معنی بی قصد - جستجوی لغت در جدول جو

بی قصد

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

لاقید، بی بند، بی علاقه

فرهنگ فارسی عمید

(قَ / قِ)

مرکّب از: بی + قید، بی بند. لاقید. (یادداشت مؤلف). مطلق العنان و آزاد. (آنندراج) ، کمر مانند کلاه علامت منصب و مقام بوده است و بی کمر کنایه از فاقد منصب و مقام است:
مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
شهان بی کمر و خسروان بی کلهند.
حافظ.
رجوع به کمر شود

مُرَکَّب اَز: بی + قِید، بی بند. لاقید. (یادداشت مؤلف). مطلق العنان و آزاد. (آنندراج) ، کمر مانند کلاه علامت منصب و مقام بوده است و بی کمر کنایه از فاقد منصب و مقام است:
مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
شهان بی کمر و خسروان بی کلهند.
حافظ.
رجوع به کمر شود

لغت نامه دهخدا

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

بی علاقه، بدون دلبستگی، بی بند و بار

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی صدا — تصویر بی صدا

خاموش ابانگ بی آواز، ساکت. یا حرف بی صدا. حرف صامت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی قدر — تصویر بی قدر

بی ارزش خرد که

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی قیدی — تصویر بی قیدی

آسانگیری بلغندی

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی مدد — تصویر بی مدد

بی یار و بی معین، بیچاره

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی نقص — تصویر بی نقص

ایواز افرایوت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی اصل — تصویر بی اصل

بی ریشه بی بن ابن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی خرد — تصویر بی خرد

بی شعور

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از بی اصل — تصویر بی اصل

بی ریشه

فرهنگ واژه فارسی سره

بی اعتنا، بی بندوبار، بی فکر، بی مبالات، سپوزکار، لاابالی، لاقید
متضاد: مسئول، مقید

فرهنگ واژه مترادف متضاد

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

دون قيدٍ أو شرطٌ

دیکشنری فارسی به عربی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

Ruffian, Unfettered

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

(FR) vaurien, libre

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

(IT) teppista, libero

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

бандит , несвязанной

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

(DE) Schurke, ungebunden

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

хуліган , незакріплений

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

(PL) bandyta, nieograniczony

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

相同 , 不受限制的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

দুষ্কৃতী , অবাধ

دیکشنری فارسی به بنگالی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

بد قماش , آزاد

دیکشنری فارسی به اردو

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

(ES) canalla, libre

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

(SW) jambazi, isiyo na vizuizi

دیکشنری فارسی به سواحیلی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

(TR) serseri, serbest

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

불량배 , 제한 없는

دیکشنری فارسی به کره ای

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

同一性 , 解放された

دیکشنری فارسی به ژاپنی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

(PT) vagabundo, livre

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

गुंडा , निरोधक

دیکشنری فارسی به هندی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

(ID) preman, tidak terikat

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

นักเลง , อิสระ

دیکشنری فارسی به تایلندی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

(NL) schurk, onbeperkt

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از بی قید — تصویر بی قید

בריון , חסר גבולות

دیکشنری فارسی به عبری